نامه سعید شاهسوندی به مسئولان نشریه مهر نامه*
آقای محمد قوچانی سردبیر محترم نشریه مهرنامه
آقای بیژن مومیوند دبیر بخش تاریخ
با سلام و احترام
درپی تماس نماینده آن نشریه محترم جهت ارائه دانستههایم در باره ماجرای خونبار تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق، ضمن استقبال از پیشنهاد، با توجه به حساسیتهایی که از جوانب مختلف براین ماجرای خونبار وجود داشت، و به نظرم زخمهای آن هنوز هم التیام نیافته، و نیز با توجه به محدودیتها و محظورات احتمالی شما، تنها یک خواهش و یک شرط را مطرح کردم:
حفظ یک پارچهگی و انسجام مطلب.
خوشحالم به اطلاع برسانم، شما در کمال امانتداری این مهم را انجام داده و نوشته این جانب بی کم و کاست منتشر شد. ممنون.
اگر هم مطلبی جا افتاده یا به موضوعی نظیر سرنوشت محمد تقی شهرام در فاصله سالهای 1355 و بعد از انقلاب نپرداختم قصور از سوی من، به دلیل ضیق وقت و گرفتاریهای شخصی و نیز محدودیت صفحات بود.
از فرصت استفاده کرده برای ثبت در تاریخ عرض کنم که بعد از دستگیری محمد تقی شهرام، طی اطلاعیهای از سوی سازمان مجاهدین سه نفر به عنوان نمایندگان سازمان برای شرکت در محاکمه او انتخاب شدند. موسی خیابانی، محمد علی توحیدی و سعید شاهسوندی. قرار بود ما براساس سنت تاریخی فتح مکه و در راستای کاهش تضادها و تنشهای اجتماعی جامعه تازه انقلاب کرده، خواهان عفو او شویم. بنا به دلایلی که از حوصله این نوشته خارج است، متاسفانه مسیر حوادث به سمتی رفت که ما قادر به شرکت در دادگاه نشده و محمد تقی شهرام اعدام شد.
شما البته با شخصیتهای گوناگونی مصاحبه کردهاید که هر کدام نظر و دیدگاه خود را دارند و این از حقوق شما و آن افراد است و من در این زمینه مدخلیتی ندارم. اما روح حاکم بر مصاحبه این جانب همان است که در سختترین شرایط با یاران فراموش نشدنیام شریف واقفی و صمدیه لباف برآن هم پیمان شده بودیم. اندیشه و اعتقاد ما از انتقام بسا والاتر و برتر بود. بعد از شهادت مجید و دستگیری صمدیه و من، ما بار دیگر آموزه شریف را به گوش جان شنیدیم و از لو دادن کینه توزانه "نارفیقان" که تمام هستی مان را بر باد داده بودند خودداری کردیم و چه شلاقها که برای این کار نخوردیم. اگر درآن سالهای سخت و شرایط شکنجه در کمیته مشترک ساواک آن حرکت ما درست بود، که بود. در شرایط کنونی، جامعه و مردم ما بیش از آن زمان، به تفاهم و نزدیکی و همزیستی نیاز دارند.
از این روست که بعد از مشاهده تمامیت «پرونده»ای که برای این منظور در نشریه باز کردید و عنوان «پرونده»، ناگزیرم نکاتی را به اطلاع رسانده و خواهش کنم در شماره بعدی این توضیحات را به اطلاع خوانندگان فهیم خود برسانید.
1. نظر خواستن از افراد گوناگون با سلایق و دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد یکی از الزمات امر پژوهش است. انتخاب افراد مصاحبه شونده نیز در حیطه اختیارات و البته مسئولیت دبیر و سردبیر است. اما انتخاب عنوان برای کل «پرونده» بایستی پژوهشگرانه و با رعایت اصل بی طرفی، که لازمه پژوهش است، باشد.
2. متاسفم به اطلاع برسانم انتخاب عنوان «پله پله تا ارتداد» برای تحقیقی چنین حساس، مناسب نیست و شخصا چه در شکل و چه در محتوای با چنین عنوانی که از همان ابتدا «جانبدارانه» و در مقام «قاضی» ظاهر میشود، مخالفم.
امر پژوهش را با عناوین و مفاهیمی که بوی انتقام و مجازات میدهد آمیختن بر اصالت و بیطرفی پژوهش زیان میرساند و از تاثیر سخن میکاهد. آن هم در ماجرایی که «تمامیت مظلومیت» از آن ماست.
3. انتخاب این عنوان در ملایمترین حالت نشان بیدقتی یا کمی تندتر، بیسلیقهگی است. به خصوص که غیر مستقیم عنوان زیبای کتاب استاد زرین کوب را هم به ذهن متبادر میکند، و این نیز یک بی احترامی است.
4. چنین بیدقتی به نوبه خود بهانه به دست کسانی که مستقیم یا غیر مستقیم در این ماجرا مسئولیت داشتهاند، میدهد که بهجای بررسی نقش و مسئولیت خود، به مسائل حاشیهای ناشی از این عنوان نابهجا، بپردازند.
با احترام
سعید شاهسوندی
هامبورگ نهم دسامبر 2014
برابر با 18 آذر 1393
*. این نامه در شماره 39 مهر نامه به چاپ رسید